در حالی که زیبایی به قهوه سفارش کرد، دوست پسر او هیجان زده شد و او دوست داشت عاشقانه به انجام چیزی شبیه به آن در خیابان در یک کافه. وقتی جوجه برگشت، او خواسته بود که مشاعره اش را لخت کند و آن را بیشتر سکسی، سکسی تر، به طوری که او را مجذوب او می کند و می خواهد آن را مانند یک لعنتی. سبزه نیز با چنین پیشنهاد هیجان زده شد و شروع به نشان دادن سینه های شسته و رفته و پاهای خود را زیر میز کرد. خوب، بعد از این عجله آدرنالین، زن و شوهر نمیتوانستند آن را تحمل کنند و سریع به خانه برسند. فاحشه بلافاصله شروع به خورد دیک، و پسر دمار از روزگارمان درآورد مقعد او. و سكسى دختر فقط می خواستم به بازی وابسته به عشق شهوانی :)