هنگامی که معلم لزبین دانشجوی جنا ساتیوا دخترهای سیکس را به دفتر دعوت کرد، کمی انتظار نداشت که در دفتر در حال حاضر اتفاق بیفتد. اول، معلم دستور داد دخترکش را نشان دهد، و سپس در مقابل یک دانشجو شروع به تمیز کردن کرد، و باعث می شود او گیج شود. کودک پپامشکا دیدم که معلم چطور جوان بود و با آنها عاشق شده بود، او خیلی خواسته بود که معلم را با نوک پستان نیش بزند و سپس انگشتانش را به گربه بچسبانید و فریاد بزنند تا معلم در تمام زمین فریاد بزند و همه دانش آموزان را به ناله هایش بسپارد. اگر چه سگ و ناله، اما تعداد کمی از آنها شنیده، اما آنها گربه و فاک را در قیچی قرار دادن.