یک زن جوان غریبه سکسی با یک مرد در یک رستوران دیدار کرد و بلافاصله موافقت کرد که به خانه اش برود. او خواسته بود که یک شیشه مارتینی بیاورد و شروع به جستجو در کابینت ها کرد و به کیف پولش رسید. مرد تصمیم گرفت به مجازات فاحشه، او آن قسمت از جواهرات همسرش نشان داد و گره خورده است دست او یک گردنبند بلند مروارید. زیبایی سیاه و سفید هرگز بسیاری از جواهرات دیده می شود و توسط آن را هیجان زده، و نه از عضو مرد است. او شروع به خوردن داستانهای سوپر سکسی او و بالا، که در گردن او چنین گردنبند گران است. گوزن های او از لعنتی نبود، اما از این واقعیت که او احساس شلخته غنی :)